منوی اصلی


نویسندگان


آرشیو موضوعی

عمومي
مناسبت روز[94]
قصه و قاصدك[83]

تحليل روز

علی اکبری
خاطرات[13]
دلنوشته ها[51]

شهرستان انار
اماكن انار[5]
جغرافياي انار[3]
مردم انار[11]

اجتماعي
حقوق[32]
اخلاقي و مذهبي[90]

علمي
علوم پايه[10]
علوم انساني[46]

لینک دوستان

آج در آوا

روزنامه 7صبح

روزنامه جمهوري اسلامي

روزنامه رسالت

روزنامه خراسان

روزنامه اطلاعات

روزنامه كيهان

مسابقه درسهايي از قرآن

آج انار

شهرستان انار

انار

آج

علي اكبري(آج)

آج در پرشين

کیت اگزوز

زنون قوی

چراغ لیزری دوچرخه

قالب بلاگفا

آمار بازدید

» تعداد بازديدها:
» کاربر: Admin

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 1673
بازدید کل : 57338
تعداد مطالب : 240
تعداد نظرات : 15
تعداد آنلاین : 1


آرشیو ماهانه

فروردين 1403

بهمن 1402

آبان 1402

مرداد 1402

تير 1402

خرداد 1402

ارديبهشت 1402

فروردين 1402

اسفند 1401

بهمن 1401

دی 1401

آذر 1401

آبان 1401

مهر 1401

مرداد 1401

خرداد 1401

ارديبهشت 1401

فروردين 1401

اسفند 1400

بهمن 1400

دی 1400

آذر 1400

آبان 1400

شهريور 1400

خرداد 1400

ارديبهشت 1400

فروردين 1400

آذر 1399

مهر 1399

شهريور 1399

خرداد 1399

ارديبهشت 1399

دی 1398

آذر 1398

آبان 1398

شهريور 1398

مرداد 1398

خرداد 1398

ارديبهشت 1398

فروردين 1398

اسفند 1397

دی 1397

آبان 1397

مهر 1397

مرداد 1397

تير 1397

خرداد 1397

ارديبهشت 1397

اسفند 1396

بهمن 1396

دی 1396

آذر 1396

آبان 1396

شهريور 1396

مرداد 1396

تير 1396

خرداد 1396

ارديبهشت 1396

فروردين 1396

اسفند 1395

بهمن 1395

دی 1395

آذر 1395

آبان 1395

مهر 1395

شهريور 1395

مرداد 1395

تير 1395

خرداد 1395

ارديبهشت 1395

فروردين 1395

دی 1394

آذر 1394

آبان 1394

ارديبهشت 1394

فروردين 1394

اسفند 1393

بهمن 1393

دی 1393

آبان 1393

مهر 1393

شهريور 1393

مرداد 1393

تير 1393

فروردين 1393

اسفند 1392

بهمن 1392

آذر 1392

آبان 1392

آذر 1391

آبان 1391

مهر 1391

شهريور 1391

تير 1391

خرداد 1391

ارديبهشت 1391

فروردين 1391

اسفند 1390

بهمن 1390

دی 1390

آذر 1390

آبان 1390

مهر 1390

شهريور 1390

تير 1390

خرداد 1390

فروردين 1390

اسفند 1389

بهمن 1389

دی 1389

آذر 1389

آبان 1389

مهر 1385

پیوند های روزانه


لوگوی ما

آج


لوگوی دوستان


بر چسب ها




رجحان

جمعه 1 مرداد 1395

یا قیوم

جالبه!

چی جالبه؟

یک کارمند بازنشسته  برای یک عمر کار خود نظر دوخته به پاداش پایان خدمت خود یکباره با خزانه خالی دولت برخورد می کند و  که یک عمر بی منت کار کرده کریمانه صبر را پیشه می کند و چشم امید دارد تا گشایشی برای این تدبیر کنندگان حاصل آید و ... مشکلات تل انبار خود را فراموش تا مگر مشکلی از مملکت رفع گردد نوبت را چشم می بندد تا مگر رفع معبری حاصل گردد.

می پذیرد که دولت بعد از بیش از یکسال بجای اینکه این پاداش را یکباره بدهد که چمشش بگیرد و گره ای باز شود و یا بتوان با آن مشکلی حل کند قسطی بدهد

که نه چشم ببیند و نه گره ای بوسیله آن باز شود.

...اما ناگاه.. یخ میکند!

شاید هم یخ می زنند.

چرا؟

وقتی که در این خالی دخل می بیند که تعداد زیادی نورچشمی که نه مدیریت دانند و نه کارمندی از قضای در وتخته نام خود را مدیر نهاده و چماتمه زده اند بر صدر و حقوق ماهانه می گیرند نه چند برابر حقوق ماهانه آن کارمند بلکه چند ده برابر حقوق سالانه او و شاید هم بیش از حقوق دریافتی عمرش  و آنهم فقط در ماه و چند ده برابر پاداش یک عمر خدمت او.

اینها را که نمی شود تحمل کرد و جالبه که به این علاوه می شود یک وام ناقابل 500برابری وام ازدواج که هرکس بخواهد آنرا بگیرد ترجیح می دهد بخاطر ضامن و وثیقه و... نگیرد چون بیکار شدن برای گرفتن آن همانقدر وقت می برد که بروی ساعاتی مزدوری و...

خب این وام ناقابل برای این مدیر چقدر سودش است36%

خیر!

24%

خیر

12%

خیر

6%

پس حتما4%

خیر

پس 3%

خیر اگر صلاح بدانند این مدیر بی لیاقت 1%و گر نه آنرا هم صفر در نظر میگیرد.

خب چگونه قسط بندی می شود این چند میلیارد نا قابل.

معلومه دیگر ماهی 50 هزار تومان از حقوق 250میلیونی او کم می شود و اگر صلاح باشد رایگان بیمه عمر می شود که بانک موصوف ضرر نکند کمی بیش از 500سال بازپرداخت خواهد شد که ناخواسته عمرش را به شما داد ورثه اصلا نگران نباشند چون بیمه شده است.

خب از نظر اشراف زادگان این نوعی عدالت است.

چون چنین مدیری اصلا گیر نمی آید فقط همین3000 عدد بوده در دنیا که دولت تدبیر آنها را تور کرده و بکار گمارده است!

و برای 1000تای آنها شرایط ویژه تر قایل گردیده تا بتوانند جولان بیشتری داشته باشند.

و بهتر بچرند یعنی صندلی مدیریت را چرگاه خود دیده اند.

و آن دو هزار بقیه هم حقوق ناقابل زیر 40میلیون ابتیاع می کنند!

......

حمله به ارزشها یعنی چه ؟

اگر بدانیم برای چه این انقلاب را امام خمینی(ره) براه انداخت آنوقت این سخن رهبری را بیشتر درک خواهیم کرد.

مردم قیام کردند که این نابرابری ها برچیده شود یک مشت مفت خور زالو صفت نچسبند به مملکت و بقیه مردم به نان شب محتاج باشند.

یک عده برای سفر خارج رفتن در سال چندین با مثل خانه خاله رفتن نباشد و برای بقیه مردم رفتن به گردش تا شهر دیگر یک آرزو.

یک عمر نخوردگی بکشند که بتوانند در عمرشان یک زیارت بروند.

و برای کودکشان تهیه یک دوچرخه آنقدر سخت باشد که تحمل اشکهای اور را داشته باشند اما پول خرید آنرا هرگز و می بینند در این سختی عده ای هستند که بچه های بی شرمشان سوار ماشینهای چند میلیاردی می شوند برای تفریح و تحصیل دست در جیب ملت دارند.

برای وارد کردن برنج و نفع شخصی حاضرند هزاران کشاورز هم وطن خود را به روز سیاه بنشانند.

مردم.! خون دادند که این کثافت ها را نبینند!

اما حالا می بینند که عده ای ترجیح می دهند منافع خود را بر منافع ملت.

و وقت پیکار با دشمن در کجا بودند معلوم نیست اما با یک اشاره فلان کاکا شده مدیر و راه چپاول هم که سخت نیست کافی است مدیر با کفایت برنامه ریز یک بخشنامه را امضا و صادر کنند! 

این مرفعین بی درد کجا بودند که ببینند مردم از نان شب خود زدند تا لقمه ای نان به رزمنده ای برسانند تا مملکت از چپاول غارتگران در امان بماند؟

حالا چگونه باید تحمل کنند که درد نداری را. دروغ خالی بودن خزانه را. چپاول بیت المال را؟!!

وقتی می شود نداری را تحمل کرد که نباشد !

اما نمی شود این بی عدالتی ها را تحمل نمود.

باشد برای یک عده نوکیسه فقط، قابل تحمل نیست.

آخر قانون تفاوت حقوق را 7 برابر حداقل حقوق گفته 900هزار تومان حداقل برای یک کارگر که باید 8ساعت در کارهای سخت همه نوع محنتی را تحمل کند و عرق بریزد و آب گرم بخورد و باری بر بدن و صورت چروکش نخورد، با یک فرد دیگر که تنها هنرش نشستن زیر باد کولرگازی و تکیه بر صندلی چرخان میلیونی و امضا ست این بگیرد یک میلیون و او بگیرد 250میلیون !!!

بیش از بیست سال زحمت این را او در یک ماهه غارت کند.

تازه کفایت به این هم نکند و وام میلیاردی هم با سود نزدیک صفر بگیرد.

اگر پولت، قرص الحسنه بانک دهی، هنگام وام گرفتن 4 درصد وام ات می دهند آنهم با دادن امتیاز یک میلیون یک سال بگذار دو میلیون بهت می دهند یکساله ماهانه قسط بندی . تفاوت از کجا تا کجا.

چگونه باید تحمل کرد .

اینها که برای وام دادن چنین برنامه ریزند و برای پول مردم چنین کیسه دوزند جواب چه دارند.

با شعار و شعر می خواهند مردم را قانع کنند.

می شود ؟نمی شود.

جالبه!

یک نور چشمی را برداشته یکی مثل آن جایگزین کرده اند 

ارزشهای اسلامی وانقلابی چی بود چی شد.

سیاست بازان برکرسی صدارت جولان می دهند و شعار امید و تدبیر انقلابی اینهم نتیجه راستگویی شان.!!!؟؟؟



:: موضوعات مرتبط: عمومي، تحليل روز، علی اکبری، اجتماعي، حقوق، ،
:: برچسب‌ها: ماه شوال,

نوشته شده توسط علي اكبري(آج) در ساعت 16:45



سیخک

جمعه 18 تير 1395

یا قیوم

آمدیم که کاری بکنیم

و هر که باید حرکتی بکنیم

قدر دانیم نفسی یاوری یار بکنیم

یک دم ننشینم فکری با حال بکنیم

سر بساییم آستان را سجده ای بکنیم

حرکتی نه بهر هر کس بلکه در حق بکنیم

جایی نگوییم و نایستم به باطل امر واجب هم بکنیم

ما نه اینکه بد بکنیم قرار بود خوبتر از بهتر بکنیم

ناشایست نباشیم و ناحق نکنیم وبایسته بکنیم

تدبیر کنیم و عمل خالص نه به ریا بکنیم

شاید کفه راست بر آریم نه شمشیر به هم کیش در بکنیم

داد زنیم راه را نه پیچ در راه و پل و عابر سوار بکنیم

مست نباشیم در تصمیم گره را از بهر رب وا بکنیم

دم نزنیم درد را درمان درد بی نوایی را بکنیم

ما نه از خود بگذریم سرمست نه پا بر سر بیچاره بکنیم

شمع دولت کس روشن کنیم نه خاموشی بر جان بی آزار بکنیم

پرده حرمت ندریم و ساز ناکوک نزنیم و پلک بدتر نکنیم

شاخ پر زور زورگو بشکنیم بر گرده ناتوان سنگک نزنیم

قلب یتیم را نشکنیم دست رحمت بر سر بی مادر در بکنیم

قافله را همراهی بکنیم نه رفیقی دزدان گردنه بکنیم

سیخک نزنیم و شاخ بر گرده بی کس نکنیم

باد نکاریم و طوفان بر پرده خانه خلق نکنیم

شرم کنیم و پر رویی نکنیم حیات بر پرده حیا بکنیم

نه بره ای بیازاریم نه دانه از دهان موری جدا بکنیم

قرار بود گله ای بچرانیم و مرتع زاری بکنیم

نه در دشتی حیاطی بزنیم نه چاهی در بیابان بکنیم

شاه نشین قلعه خود باشیم نه بر خلق شاهی بکنیم

روز بکار مشغول و شب دنبال مشکل داران مشکل وا بکنیم

در گرمای تموز عرق ریزیم و گرمی خانه سرمازدگان بکنیم

جان دهیم بهر جانان نه جان بگیریم ناتوانی بکنیم

برق زنیم کف را نه سرکوفت  بر کودکان بکنیم

شادی کنیم بر مدار نه تار شب بی قاتاق بکنیم

هیکل گنده نکنیم بهر ستم بر ظالم زومداری بکنیم

تفریح کنیم در مرغزار نه آتش بر بوته زار بکنیم

عشق کنیم در کیش عاشقان نه چشمک بر زیبایان بکنیم

ما راست قامتان اهلیم نه بزدلانه هتک حرمت بکنیم.



:: موضوعات مرتبط: قصه و قاصدك، علی اکبری، اخلاقي و مذهبي، علوم انساني، ،
:: برچسب‌ها: ماه شوال,

نوشته شده توسط علي اكبري(آج) در ساعت 12:57



شاهد

جمعه 4 تير 1395

یا رب العالمین


نمی شود که دید را نادید کرد
می شود که شنیده را ناشنید کرد
شنیدن کی بود مانند دیدن!
پس شنیدن در ضمیر خود یک دست کهنه است حداقل
و دیدن در ضمیر خود همیشه تازه است.
وقتی خبری شنیده میشود در خود دست بدست شدن دارد
دیدن نمی تواند دست بدست شود.
البته اگر دیدن مستقیم باشد!
وگر نه دیدن غیر مستقیم و دیدن از ابزار دیگر آن مفهوم دیدن را که ما قصد کردیم ندارد
مثال دیدم که  فلانی در کوچه بود.
این یعنی با چشم خودم بدون واسطه دیدم
حالا بگو از طریق آیفون دیدم که فلانی در کوچه بود.
اینجا دیگر مفهوم قبلی را نمی توان درک کرد.
اگر شما بعنوان شاهد در دادگاه حاضر شوی می توانی اولی را شاهد گرفت اما دومی دیگر هزار ویک ایراد در شهادت است.
خودم دیدم در تلویزیون که مردی هندی ماری را از دهان وارد کرد و از بینی خارج، اگر کلمه تلویزیون را حذف کنیم برای شما ارزش دیدن این فرد چقدر عوض می شود؟
اگر عوض شدن این کلمه در شما تغییر ارزش میدهد میتوان گفت که این دیدن با دیدن مستقیم فرق دارد.
در اولی چون یک واسطه جاریست دیگر درستی سخن گوینده و دیدن فرد ملاک قرار نمیگیرد چون واسطه می تواند چنین نشان داده باشد که گوینده میگوید
هرچند که این دیدن خیلی قویتر از شنیدن است چون خیلی قوی است پس دیدن محسوب شود نه اعتبار واسطه ایجاد تسلسل میکند که سند ضعیف خواهد شد
در دادگاه وقتی شاهد می خواهند یعنی کسی که مستقیم دیده است 
من دیدم که او به فلانی ناسزا گفت.
قضاوت سخن بدگویی او به فلانی از طریق شنیدن حاصل میشود اما اگر این شنیدن همراه دیدن نباشد قابل اسناد نیست. یعنی شاهد اگر بوی شنیده،سنخنی شنیده، چیزی را لمس کرده و... همراه دیدن نباشد قابل اعتناء نیست چرا که ما به شاهد نیاز داریم و شهادت یک پایش دیدن است و اگر این دیدن حاصل نشود شهادت مفهوم ندارد
پس توجه کردیم که کلمه شاهد یعنی گواه کسی است که خود دیده و بدون واسطه است
این مقدمه ای بود بر اینکه در روز قیامت بر همه اعمال ما شاهد وجود دارد آنهم نه یکی حداقل 7شاهد را نام میبرند.
باید توجه کرد که این شاهدین منظور دیدن مستقیم است بدون واسطه اند.
یعنی در دادگاه آخرت شاهدینی شهادت میدهند که مو لای درزش نمیرود و دادگاهی است که سریع بحساب میرسد اطاله ندارد و شاهد فراوان دارد هیچ کارش نمی شود کرد.
در تنهایی مواظب این شاهدین باشیم!
1-خدا شاهد است-1-
فَاِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهيدٌ عَلى ما يَفْعَلُونَ 
]   - يونس / 46[
»بازگشتشان به سوى ما است، سپس خداوند بر آنچه آنها انجام می دادند گواه است.
2-ملاییکه-3-
این فرشگان دو دسته هستند
مقربین مثل جبرییل و میکاییل و...
و فرشتگان دیگر
هر فرد دو فرشته روی شانه دارد که شاهد هستند و اعمال اورا کتابت می کنند.

كِتابٌ مَرْقُومٌ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ
]   - مطفّفين / 21 [
کتابى است نوشته شده، كه مقرّبان شاهد آن هستند.
 دوّم) ملائكه‏ هاى هستند كه براى حفظ ما از شرور انسى و جنّى و آفات، هميشه از ما مواظبت می کنند:
لَهُ مُعَقَّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ اَمْرِ اللَّهِ.
]   - رعد / 11 [
»براى انسان مأمورانى است پى در پى، كه به فرمان خدا او را از پيش رو و از پشت سر پاسدارى می كنند.
 سوّم) ملائكه‏اى كه "رقيب" و "عتيد" ناميده می شوند و براى نوشتن اعمال ما گمارده شده‏ اند و در هر روز و شب تغيير می ‏كنند:
ما يَلْفِظُ مِنْ قَولٍ اِلّا لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ.

]   - ق / 18 [
3-پیامبر یا انبیاء-1-
 انبياء الهى: همانطور كه جلودار امّت خود هستند در قيامت هم شاهد بر امّت خود خواهند بود:
وَ يَومَ نَبْعَثُ فى كُلِّ اُمَّةٍ شَهيداً عَلَيْهِمْ مِنْ اَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهيداً عَلى هؤُلاءِ
]   - نحل / 89 [

»روزى كه در هر امّتى گواهى از خودشان بر ايشان برمی انگيزيم و تو را گواه بر آنان قرار می‏دهيم.
البته که نبی هر امتی بر آن امت شاهد است و نبی اعظم اسلام بر همه انبیاء.
4-امامان-1-
امامان معصوم نيز در زمره شاهدان روز رستاخيز می ‏باشند:
وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ اُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً
]   - بقره / 143[
 شما را نيز امّت ميانه‏ اى قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم بر شما گواه است.
5-اعضاء بدن-7-
اعضا و جوارح و دل انسان نيز در عالم قيامت، جزء شاهدان است:
 »يَومَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَيْديهِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ.
]   - نور / 24[
در آن روز زبانها و دستها و پاهايشان بر ضدّ آنها به اعمالى كه انجام می ‏دادند، گواهى می ‏دهد.
 لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ اُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْئُولاً.
]   - اسراء / 36 [
از آنچه به آن آگاهى ندارى پيروى مكن، زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.
-6-اعمال-1-
اعمال انسان هم شاهد براى انسان در روز جزاست:
 وَ وَجَدُوا ما عَمِلوُا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ اَحَداً.
]   - كهف / 49 [
»و آنچه را انجام داده‏ اند حاضر يابند و پروردگار تو به هيچ كس ستم نمی ‏كند.
7-ماهیت انسان-1-
 اصول اعتقادى / شاهدان در قيامت،هويّت انسان از ديگر شاهدانى است كه در قيامت وجود خواهد داشت. اعمال خوب بر هويّت بشر اثر نهاده و او را به صورت انسان كاملى خواهد آورد، چنانكه اگر انسان در زمره فاجران يا منافقان و يا كافران باشداعمال دنيايی وى، او را بصورت‏ حيوانی ‏جلوه ‏گر خواهدساخت و هويّت او كاشف از شقاوت او خواهد بود:
وَ كُلَّ اِنْسانٍ اَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فى عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَومَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً إِقْرَءْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَومَ عَلَيْكَ حَسيباً
]   - اسراء / 13 [
 و هر انسانى، اعمالش را به گردنش آويخته‏ ايم و روز قيامت كتابى براى او بيرون بياوريم كه آن را در برابر خود گشوده می بيند، (به او میگوييم) كتابت را بخوان، كافى است كه امروز، خود حسابگر خويش باشى.
8-جا و مکان حتی زمان عمل-2-
 مكان اعمال نيز جزء شاهدان انسان در عالم آخرت، محسوب می ‏شود مكانى كه انسان در آن عمل نيك يا پليد را انجام داده است، در روز جزا بر نفع يا بر ضرر وى شهادت خواهد داد:
»اِذا زُلْزِلَتِ الْاَرْضُ زِلْزالَها وَ اَخْرَجَتِ الْاَرْضُ اَثْقالَها وَ قالَ الْاِنْسانُ ما لَها يَومَئِذٍ تُحَدِّثُ اَخْبارَها بِاَنَّ رَبَّكَ اَوحى لَها.
]   - زلزال / 5 - 1[
هنگامى كه زمين شديداً به لرزه در آيد و زمين بارهاى سنگينش را خارج سازد، و انسان می گويد: زمين را چه می ‏شود؟ در آن روز زمين تمام خبرهايش را بازگو می ‏كند (همانگونه كه) پروردگارت به او وحى كرده است.

اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً

-[اسرا/14]

حال اگر فرد گنهكار با ديدن نامه عمل، به گناهان خود اعتراف نمود، در اين صورت خداوند حكيم بر اساس عدل و لطف خود درباره‌ي او تصميم گيرد ولي اگر درصدد انكار برآمد و خواست از همان شيوه‌اي كه در دنيا و در برابر محكمه‌هاي دنيوي با انكار و خدعه خود را تبرئه مي‌كرد در محكمه‌ي الهي نيز چنين فكر خامي در او راه يابد در اين صورت شاهدان الهي (پيامبران و فرشتگان) عليه او شهادت مي‌دهند و در صورتي كه گواهي آنان را نيز انكار نمايد اعضاي بدن او كه به وسيله‌ي آنها گناه را انجام داده است خود بر گناهان او گواهي مي‌دهند و دیگر هيچ راه فراري براي او نخواهد بود.

انسان خدعه گر همیشه در حال خدعه است پروردگار برای اینکه راه فرارش را ببند شاهدان را فرا می خواند و گر نه کسی که اهل نیرنگ نیست خودش کافی است و دیگر شهود را نیاز ندارد.

جایی که خداوند توانایی همه چیز را گرفته نیرنگ باز در چه فکری است.

خدا دارد به انسان حالی می کند هیچ عرصه ای را خالی برای هرکاری نبین.

اگر فقط ما برای هر عمل خود تفکر کنیم که چه خبر است اطراف مان و ما بی خبریم آنها می بینند و ما آنها را نمی بینیم آیا باز کار پلیدی انجام می دهیم؟

خیال نکنم اینقدر بی خیال باشیم!

کافی است کمی تعقل کنیم.



:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، اخلاقي و مذهبي، ،

نوشته شده توسط علي اكبري(آج) در ساعت 13:35



قدر

دو شنبه 17 خرداد 1395

یا قادر

همیشه داشته ها را نمی بینیم یعنی آنها را قدر نمی دانیم و اینجاست که بهتر است برای دانستن ارزش آن شی کمی آنرا نداشته باشیم کمی از آن دور باشیم شاید کمی قدردان شویم

...شاید

گاهی از بچه ها بعضی چیزها را دریغ کنید تا نداشته باشند و کمی درد فراغ را حس کنند شاید قدردان گردند

اسباب بازی ،عروسک ، شکلات ،آدامس، دوچرخه و....

یک کمی دوری دوستی می آورد

ذات ما چنین است که همیشه غبطه نداشته ها بخوریم؛پس داشته چه؟

کمی هم روی داشته ها باید تمرکز نمود

همه نگاه مان به نداشته هاست

و اینجاست که کمی باید هواسمان باشد

برای این هواس جمعی کمی هواس پرتی نیاز است

ماه ها همه سر در خوردن داریم و ناشکری مان زیادت از حد است یک ماه هم خودمان خودمان را تربیت کنیم که نخوریم شاید قدر آنچه می خوریم را بدانیم

چند ساعتی ننوشید این آب حیات را شاید قدر آنرا کمی فقط کمی بدانیم

آنجا که فله ای هدر می دهیم و هیچ ملاحظه ای نداریم و برای هر قطره آب که نجات دهنده است و زندگی ساز باید برنامه داشته باشیم چقدر دیمی هستیم وقتی به آب می رسیم هیچ ملاحظه ارزش آن را نداریم

حیات به آن وابسطه ،تمیزی به آن بسته، خنکی از آن برخاسته

حالا ما چقدر در آن موثر!

واقعا وقتی تشنه اید آن وقتی که گلویتان خشک و لب هایتان بهم چسبیده است برای یک لیوان آب چقدر حاضریت بپردازید

اما اکنون شیر آب باز آنهم تا آخر که چی

دستی بشوییم یا پایی

چقدر قدر ناشناس هستیم ما

روزه آمده که در خودمان رفتارمان کردارمان اخلاقمان وجودمان و...

تفکر کنیم

قدر بدانیم، خیلی قدربدانیم....

آیا فکرش را کرده اید که این ماه چقدر در ما اثرگذار است

آیا نباید قدر آنرا بدانیم آنکه ما را به ارزش می رساند

و دانستن ارزشها

خدایا شکرت که سفره ای پهن نموده ای از دانستن ها ،از ارزش گذاشتنها

هرچند ما نادانیم

ماه ضیافت  الهی مبارک



:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، علی اکبری، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: ماه رمضات,

نوشته شده توسط علي اكبري(آج) در ساعت 11:53



نزدیک

شنبه 1 خرداد 1395

یا ظاهر

خواهی آمد

با دستانی از رحمت

با چشمانی نورانی

با قدمهایی استوار

با قلبی روشن

با همه خوبی ها

با دعایی بر لب

آنروز ،همه مظلومان را در انتظارند

دردمندان عالم، امید به نگاهت

شوقی سراسر از آمدند

ساده و بی پیراهه

می دانم که منتقم هستی

همانطور که جد بزرگوارت حضرت مولا چنین بود

تو صفات او را داری

جاذبه قوی برای دوستان

و دافعه سراسری بر دشمنان حق

...کاش نزدیک باشد آن جمعه که می آیی

نزدیک است ولی ما چقدر می دانیم

نمی دایم .

...شاید این جمعه بیایی... شاید

 



:: موضوعات مرتبط: عمومي، مناسبت روز، علی اکبری، اجتماعي، اخلاقي و مذهبي، ،
:: برچسب‌ها: ماه شعبان,

نوشته شده توسط علي اكبري(آج) در ساعت 18:9



کودک

چهار شنبه 22 ارديبهشت 1395

 ارحمن الراحمین

قاقا گفتن

افتادن و برخاستن

تاتی تاتی کردن

ما ما گفتن

تلو تلو خوردن

شیر مکیدن

خود را خراب کردن

....

این یعنی یک کودک

انتظار نیست که او کار سخت انجام دهد

باری جابجا کند

مطلبی ارایه دهد

فکری نو در اندازد

....

لجاجت بی فایده

ترس از خیلی چیزها

نترسیدن از چیزهای ترسناک

نمی داند کجا باشد و کجا نباشد

گاهی سختی را آسان میگیرد و بعضی وقتها آسانها را سهل

....

خاکی بودن

بازی کردن

آینده را ندیدن

گذشته ،گذشته

تلاش برای خواسته

کوشش برای نیاز

....

نیازهای اولیه کدامه؟

نیازهای ثانویه چیه؟

من شیر می خواهم

نمی دانم نیاز چیه



:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، ،
:: برچسب‌ها: ماه شعبان,

نوشته شده توسط علي اكبري(آج) در ساعت 14:3



نمک

چهار شنبه 25 فروردين 1395

یا رزاق

آن نزدیکی شهر جایی که هیچ کس دماغ ورود به آن را ندارد.

جایی که خیس است و کمی آب به رنگ آسمان در ماسه ها در حرکت آرام خود به سمت پایین سرازیر

نقطه به نقطه آن خیره کننده وغیر قابل شرب 

اگر در گرمای بهار یا تابستان به آن گذر کنی شدت تشنگی تو را جذب آب می کند ولی تلخی و شوری آن به مواظبت نیازمند است.

حتی نباید بی احتیاطی کنی و به آن دست بزنی و گر نه سوزش آن طاقت فرساست.

اما در همین نزدیکی می شود گلوله هایی از نمک را یافت که خواص آن بسیار بیشتر از نمکهای بازار است حتی اگر روی آن نوشته باشد غنی شده با ید.

در گذشته ها مردم همین نمک را سر سفره در مطبخ و خمیر نان داشتند و هیچ کمبودی از مواد معدنی نداشتند

چون این نمک سر شار بود از انواع مواد معدنی مورد نیاز بدن

می شود رفت و آورد و استفاده کرد و یاد گذشته نمود و از برکت نمک بهره کامل برد .

نمک آنروزها برکت بود و به غذا و سفره برکت می بخشید.

یاد آن قدیمها بخیر!

آن سالها که مردم خود لمس می کردند نتایج تلاش خود را.

یادش بخیر!



:: موضوعات مرتبط: عمومي، علی اکبری، شهرستان انار، ،
:: برچسب‌ها: ماه رجب,

نوشته شده توسط علي اكبري(آج) در ساعت 1:45



چرا ؟

پنج شنبه 3 دی 1394

یا حق المبین در حالی که در کشور ایران با آزادی تمام برای بزرگان دین مراسم می گیریم. در همین زمان یک عده برای مراسم روز قدس یا اربعین و سینه زنی یا شهادت امام رضا علیه السلام چه بهای سنگینی می پردازند.آیت الله زاکزاکی سه فرزندش را برای تظاهرات روز قدس تقدیم می کند.و برای آخر صفر فرزند دیگرش،شیعیان کشور نیجریه بیش از 500 شهید برای این روز.رییس دولت اسلامی ما که برای صدها بی گناه لبنانی که در انفجارهای تروریستی این کشور شهید می شوند در خواب است اما در صد کشته فرانسه سریع بیدار و پیام تسلیت می فرستد و چون با واکنش محافل سیاسی و مذهبی و اجتماعی روبرو می شود بعد از چند روز تازه به آن حادثه پیام میجای تاسف ندارد. آیا خون فرانسوی ها از لبنانی ها رنگین تر است؟ جای سوال نیست؟ ما در حمله ارتش نیجریه به دستور آل سعود و صهیونیست به حسینیه شیعیان باز بخواب می رود با اینکه این حمله واقعا وحشیانه است و تعداد شهدا از حد تصور خارج جای یک شکایت جای یک تسلیت خالی است.انتظار چه باید کشید در حالی که بیش از هفت هزار نفر در حادثه منی شهید شده اند و باید در همه مجامع جهانی و بین المللی شکایت می شد پیگیر حقوق قربانیان حداقل ملت خودمان باشیم باز محافل مورد نظر هیچ تحرکی ندارند و سوال هنوز باقی است.آیا با این اعمال از خودمان باید انتظار توهین و تحقر از جانب دولت قرون وسطایی آل سعود نداشته باشید یا ترکیه و ... همه نشان می دهد که دیپلماسی فعال که هیچ دیپلماسی منفعل هم نداریم. فقط خنده بلیدیم و خود را به این حوادث بخواب بزنیم!!!؟ تا کی بناست حقوق ملت پایمال شود و دیپلماتهای ما هیچ مسیولیتی از خود نشان ندهند .تا کی؟این سوالات کی پاسخ میگیرید؟ اصلا جای سوال هست؟ میگذارند سوال کنی؟



:: موضوعات مرتبط: تحليل روز، علی اکبری، ،
:: برچسب‌ها: ماه ربیع الاول,

نوشته شده توسط علي اكبري(آج) در ساعت 23:29



جهت

چهار شنبه 4 آذر 1394

یاعفار همیشه یک نگاهی در ما وجود دارد که راهنمای ما می شود یعنی هست چگونه بودن و چطور رفتار کردن جالب است که بدانیم وقتی کار اشباهی انجام می دهیم یک پشیمانی در ما این را بیشتر نشان می دهد که وجود دارد.پس اینکه ما در راهی قرار میگیریم که نباید برویم در یک علت ثانویه است. جایی دیگر منشا اشباه ما شده است کلمه شیطان یک وسوسه بیرونی را باید تداعی کند اگر ما این را درونی کرده باشیم باید به این بی اندیشیم که اکنون وقت خارج کردن است خارج کردن یک نیروی بیرونی که آنرا درونی کرده ایم. خالق متعال وقتی ما را آفریده است بی غل و غش و پاک نهاد و زیبا و عاقل دارای صفات مطهر و در جمال اما چون عاقل آفریده است پس نیاز داشتیم که اختیار داشته باشیم یعنی نیروی شعور و عاقله بدون مختار بودن یک چیز زاید است. اینکه انسان بگوید من عاقل هستم و اختیاری ندارم یک حرف بی منطق است شما نمی توانید چیزی را بدون ملزومات آن اختیار کنید مثلا فردی را تصور کنید که دست ندارد ولی دستکش دارد آیا با منطق هم خوان است ما اکنون نیاز به مثال نداریم اگر در بیرون آب موجود است در ما و دیگر حیوانات و گیاهان تشنگی نیاز به آب وجود دارد مساله خیلی بغرنج نیست.برای هر نیازی یک یا چند برآورده کننده آن نیاز موجود است گرسنگی بدون غذا ممکن الوجود نیست شاید قابل تصور نیز نباشد چون اصلی وجود دارد که می گوید آنچه را تصور می کنید قابلیت موجودیت دارد پس اگر تصور غذا داشته باشیم بی شک گرسنگی را نیز بوجود می آوریم.در عالم خیال و تصور برای انسان آینده بهتر رقم می خورد اگر انسان آن را جامه عمل بپوشد آن بهتری اتفاق می افتد اما می توان گفت آنچه را که ما در تصور پیش بینی نکرده ایم هم عارض می شود یعنی آن در طبیعت آن کشف و اختراع موجود است اما انسان همه آنرا نتوانسته کشف کند. قبل از اختراع تلویزیون انسان در تصور خود چنین وسیله ای را خیلی دور از دسترس می دید اتفاقی در آنسو تر شاید آنسوی جهان اتفاق بی افتاد من در این سو ببینیم.اما در طبیعت این وسیله هدر رفتن وقت و ساعت ها نشستن و ضعیف شدن چشم و...... نیز هست که آنوقتی که وسیله نبود اینها نبود. ما در اینکه چیزی را بدست می آوریم چیز دیگری از دست می دهیم این یک عدالت ازلی تا ابد است یعنی قانون جامعیت است. اگر در آن شک دارید بیازمایید.برای بدست آوردن یک خوبی یک نعمت و... ببینید چگونه چیز دیگری را از دست می دهید شک نکنید پدران ما تلفن نداشتند برای گرفتن یک خبر از روستای کناری همسایه و غیره زمان تلف می کردند ما تلفن که هیچ همراه داریم ولی آنها ساعتها خرم و خوش کنار هم می نشستند و سخن و درد و دل می کردند . ما همراه دادیم چقدر در کنار هم می نشینیم و چقدر درد ودل می کنیم. وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّا أَن یَشَآءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ‏ و شما نمى‏خواهید جز آنچه خداوند، پروردگار جهانیان بخواهد. تکویر 29 این چه معنی می دهد اگر کل نوشته من برای این آیه باشد دیگر شاید دور از ذهن باشد خداوند در همه چیز اراده دارد پس اختیار یعنی چی یعنی چیز از خود اراده ندارد پس چرا می خواهید عقل را با همزاد اختیار قرار دهید. این یک نکته شیرین و بحث برانگیز است یعنی چنین باید تبیین کنیم که خداوند خالق همه است چون همه چیز مخلوق است پس هیچ اراده ای خارج از اراده خالق نیست این به معنی جبر نیست نکته ای که باید توجه داشت و جهت دهنده است و راهنما که ملزومات و سنن الهی همان قوانینی هستند که بارها خداوند اشاره کرده که آنها غیر تغییرند پس وقتی قوانین و سنن تغیر ندارد اختیار معنی جاودانه دارد و مشیات الهی است پس اختیار در این جهت معنی دارد که به اندازه فهم عقلی ما اختیار داریم چون عقل انسان کامل داده شده است اختیار هم کامل است ما نمی توانیم اراده خود را چون اراده خدا بالا دست آن است اختیار ندانیم نه باید این اراده را چنین معنی کنیم تا این آیه معنی جهت را داشته باشد و ما را به اشباه نیاندازد چون خدا انسان را خلق کرد پس یا سپس اراده کرد که او مختار باشد پس تمام لوازم آنرا در اختیارش قرار داد پس ما دارای اراده هستیم ولی این اراده در ذیل اراده پروردگار است و هیچ خدشه ای هم در این اختیار موجود نیست چون همه لوارم آن فراهم است. اگر فردی اختیار کند که به خدا کفر بورزد هیچ گاه از او سلب اختیار صورت نگرفته و او نمی تواند بگوید چون من در ذیل اراده خدا بودم او خود می خواسته و اراده کرده بوده من کافر باشم یا من شرارت کنم یا هر شر دیگری نه این فرد خود مختار بوده که راه و جهت راستی پیماید یا جهت شر را چون خالق او اراده کرده که او مختار باشد. در این معنی نباید زیاد نا مفهوم بمانیم. اگر امیری به یک سرباز اختیار دهد که در کاری خود تصمیم بگیرد او اگر بد عمل کند نمی تواند از خود سلب اختیار و مسوولیت کند. چون در ذیل اختیار امیر بوده است در اینجا او تصمیم گیرنده بود باید راه درست را پیدا می کرد نه اینکه عمل نادرست خود را به امیر نسبت دهد. البته این مثال ناقص است ولی بدای تقریب به ذهن آورده شد.



:: موضوعات مرتبط: علی اکبری، ،
:: برچسب‌ها: ماه صفر,

نوشته شده توسط علي اكبري(آج) در ساعت 9:53



تابستان

چهار شنبه 27 آبان 1394

یا شریف

نمی شود یکسر

باید نشست و دید

گاهی سختی نجات بخش است

گاهی تکان دهنده

مردان سخت آنان اند که در کوره های زمان ذوب نمی شوند و می توانند تحمل کنند

باید صبور بود

نتیجه صبر ..... شیرین.... بسیارشیرین......بسیار زیاد شیرین است... شاید هم بیشتر

تابستان است فصل گرم تلاش و روزهای بلند و شب های صاف و کوتاه

چه کسی قدر این روزها را می داند

کشاورز کشت وکار کرده

ستاره شناس منتظر یک کشف در رصدخانه

شبگرد طلایه جوی

یا کارگر در راه کارخانه سه شیفت

یا معلم ریاضی دارای دانش آموز تجدید شده

تابستان است و فصل تلاش گرم در بلندی روز روشن

هوا صاف است اینجا آسمان مژده بودن دارد

تابستان فصل تعطیلی است یا کار؟

ما تا کی در عکس طبیعت به فعالیت مشغول؟



:: موضوعات مرتبط: عمومي، قصه و قاصدك، علی اکبری، ،
:: برچسب‌ها: ماه صفر,

نوشته شده توسط علي اكبري(آج) در ساعت 10:21



درباره



به وبلاگ من خوش آمدید
aliakbariA@yahoo.com


مطالب پیشین

جمعه
باریکه
آشنا
تقلا
روز و شب حسین
انسان حیوان
زورگیری بانکی
تمام
کالا
خواستن
چه شدیم
راهی
سوال
باد
دوگانه
وزین
تاریخ
بیداد
زجر
دیدگاه




Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by aj